چكیده
امروزه جهان به نحو فزاینده ای با دو رویكرد خیلی مهم برنامه ریزی محیط زیست در راستای تحقق گسترش پایدار روبروست، كه در
برآیند حاصل از آنها، شاهد شكل گیری ترمی نو به نام حقوق محیط زیست هستیم كه، قوانین برنامه ای بخشی از آن است.
فضای سبز
گسترش كشورها، بر اساس تدوین راهبردها، سیاست ها پروگرام هایی (بلند مدت، بین مدت، كوتاه مدت) صورت می پذیرد كه با
تكیه بر آرمانها، توانایی ها، امكانات شرایط محیطی حاكم بر كشورها تدوین شده است.
با نقد قوانین برنامه های عمرانی ( شش پروگرام ) قبل از انقلاب اسلامی پروگرام های گسترش ای (چهار برنامه ) بعد از انقلاب
اسلامی، آنچه محرز است ، اهمیت سیر صعودی و گسترش حقوق محیط زیست در روند تدوین تصویب قوانین پروگرام ای
است.
چنانچه در تحلیل این قوانین در بستر زمانی بعد از انقلاب، صرفنظر از مباحث ماهوی و نقد محتوای مواد، شاهدیم اهمیت
محیط زیست به گواهی ارقام از یك تبصره ( تبصره ١٣ ) در قانون برنامه اول گسترش از مجموع ٥٢ تبصره، در پروگرام چهارم توسعه
به یكی از محورهای شش گانه به نام حفاظت محیط زیست، آمایش سرزمین و توازن منطقه ای تغییر یافته است و در مجموع
١٥ ماده از ١٦١ ماده قانون برنامه چهارم به محیط زیست اختصاص یافته در كنار آن در ١٤ ماده دیگر ضرورت رعایت موارد
زیست محیطی مورد توجه قانونگذار قرار گرفته و لحاظ شده است. گرچه در این پروگرام هم تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه نسبتاً
زیاد در پیش است.
روند طی شده نشان دهنده حركت در مسیری نسبتاً موفق در زمینه لحاظ نمودن ملاحظات زیست محیطی با پروگرام های گسترش ای جهت
دستیابی به گسترش پایدار است، كه، موفق یت قطعی این برنامه ها، منوط به اجرای كامل آن خواهد بود.
باید اذعان نمود كه تحقق همه اهداف زیست محیطی مندرج در برنامه های گسترش ای،به ویژه ً در برنامه چهارم گسترش به عنوان
آخرین پروگرام با نظر زیست محیطی، متضمن تقویت زیرساختهای بنیادی، همآهنگ ی بین امور زیست محیطی، عزم عزم
ملی فراهم نمودن بستر مناسب جهت مشاركت عمومی به مخصوص سازمان های غیردولتی است، كه تجلی آنرا باید در برنامه پنجم
گسترش دید. ضمن آنكه، برای ترس یم نظر كلان چشم انداز آینده بایستی در صدد ترس یم برنامه بلند مدت گسترش پایدار در كشور
بود.
جايگاه محيط زيست در قوانين برنامه ای بعد از انقلاب در ايران
فرهاد دبیری
مدیر گروه حقوق محیط زیست، دانشکده محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
مجید عباسپور
استاد دانش کده صنعتی شریف، دانشکده مکانیک
رضا مکنون
دانشکده عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر
بی تا آزادبخت
دانشکده محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات دانشکده آزاد اسلامی (عهده دار مکاتبات)
مقدمه
از زمانی كه كشورهای جهان ، توسعه پیشرفت را هدف
مهم خود قرار دادند، برنامه ریزی به عنوان یك فن جهت
نیل به اهداف جلوه گر شد تا بتواند كوششها و کار های
گسترش را همموسیقی با محیط زیست جهت دهی نماید، به
نحوی كه استفاده بهینه مطلوب از محیط زیست در جهت
گسترش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نتیجه تداوم
حیات در پهنه سرزمین كشور كه همان هدف گسترش پایدار
و حفظ محیط زیست است، حاصل شود. این برنامه ها نیز
به اقتضای شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هر كشور،
شكل و مفهوم خاصی به خود گرفتند و در پرتو آنها، كشورها
به خوب یت هایی نائل شدند. اوج توجه به مفهوم و نقش
پروگرام ریزی به قرن بیستم باز می گردد، چنانچه، ما بیش
از هر وقت دیگر شاهد تاكید و امعاء نظر در كاربرد برنامه
ریزی در تصمیمات كلان ملی و بین المللی در تمام سطوح
می باشیم. به تعبیری دیگر، بشر امروز توانسته است از طریق
پروگرام ریزی شریان اداره اموال، زندگی آینده خود را در
دست گیرد.
از آنجائی كه یك برنامه ، متعلق به یك دوره زمانی مكانی
ویِژگزینشه است، لذا ، توجه به شرایط و خصوصیات ی محیطی و
به مخصوص محیط زیست، ضروری به نظر می رسد. به نحوی
كه، هرگونه تغییر در شرایط محیط زیست، می تواند، تاثیر
مستقیمی بر زندگی آدم ها داشته باشد، به همین
هر روز نقش محیط زیست در پروگرام های گسترش پررنگ تر
می شود.
آذر ۱۰, ۱۳۹۹
شهریور ۱۳, ۱۳۹۸
خرداد ۹, ۱۳۹۷
آبان ۹, ۱۳۹۶